خدا به خیر بگذرونه

ساخت وبلاگ

نونزده ساله شدم ،اما قصد دارم یک سال دیگر به همه بگوییم هجده سالم است.مامان اعتقاد دارد باید سالی را که پر میشود را گفت نه سالی را که شروع.تا پارسال اعتقادش مسخره مینمود اما حالا بسی بجاست.خوش حالم اما به اندازه !بعد از سالها دیروز یک تولد جمعی گرفتم ،آن هم اتفاقی شد .همه خانه ی عزیز جمع بودند ما هم با کیک بزرگی رفتیم انجا.

شاید چند ماهی بود که درست و درمان عصبی نشده بودم ، از ماه رمضان .اما در استانه ی نونزده سالگی ام هم عصبانی شدم هم ناراحت ، حرف های زشتی زدم و حسابی گریه کردم.به هیچ روشی نتوانستم خودم را کنترل کنم اما وقتی بردند و برایم کادو خریدند،همه ی ناراحتی ام پر کشید .دیدم تفاوت زیادی با برادر پنج ساله ام ندارم .اسمش نونزده سال است رسمش همان حول و حوش کودکی ورج و ورجه میکند.با خودم فکر کردم مثلا چه میشد  من وجود نداشتم،متاسفانه نتیجه گرفتم هیچی. آب از آب تکان نمی خورد .اما از وجودم خوشحالم ،اینکه فرصت تجربه را دارم.در کل ممنونم خدا جووون از همه چیز این نونزده سال از تک تک نفسهایم و ثانیه هایی که گذشت.


+معلومه دارم جریان سیال کار میکنم نه؟

پول تکه ی گمشده ی دنیا...
ما را در سایت پول تکه ی گمشده ی دنیا دنبال می کنید

برچسب : خدا بخیر بگذرونه, نویسنده : bfaraanb بازدید : 139 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 4:40